دیجیاتو آپارات

دو برادر با اسامی وینکنزو و جیاکومو بارباتو سرگرم فرآیند راه‌اندازی برند پوشاک و تجهیزات‌جانبی خود در ایتالیا بودند که متوجه شدند کمپانی اپل هرگز نسبت به ثبت‌ نام تجاری موسس این شرکت و رئیس آن یعنی استیو جابز اقدام نکرده است. لذا آن‌ها در سال ۲۰۱۲ تصمیم گرفتند که کمپانی پوشاک خود را استیو جابز نام‌گذاری نمایند. ارائه دادخواست از سوی اپل موضوعی قابل پیش‌بینی بود؛ اما سرانجام پس از یک نبرد حقوقی چند ساله، این دو برادر در دادگاه برنده شدند و شرکت خود را استیو جابز نامیدند. شرکت اپل از این دو برادر به خاطر نقض نماد تجاری شکایت کرد اما در نهایت در دادگاه بازنده اعلام شد. دلیل شکایت اپل این بود که در قسمتی از لوگوی کمپانی استیو جابز نمادی به سبک حرف J دیده می‌شود که یک گاز زدگی بسیار مشابه با لوگوی اپل در آن مشاهده می‌شود. حتی در بخش فوقانی لوگوی کمپانی یک برگ دیده می‌شود که بسیار شبیه به لوگوی شرکت اپل است. دادگاه به نفع کمپانی استیو جابز رای داد و گفت: از آن‌جا که حرف J خوردنی نیست؛ لذا گاز زدگی لبه کناری آن نمی‌تواند منتسب به نماد تجاری اپل باشد. دادگاه علامت تجاری کمپانی این دو برادر را تایید کرد. درواقع نبرد حقوقی در سال ۲۰۱۴ به پایان رسید اما تا این لحظه امکان بحث و اظهارنظر از سوی دو برادر پیرامون این موضوع وجود نداشت؛ چراکه صحت ادعای آن‌ها در مورد برند تا امسال به اثبات نرسید, ...ادامه مطلب

یکی از مهم ترین مهارت های مورد نیاز برای موفقیت، توانایی مواجهه با نظرات مخالف و حتی اهانت های دیگران است؛ اینکه چطور می توان با حفظ خونسردی، به مخالفان و اهانت کنندگان پاسخی محکم و منطقی داد. یک مثال خوب در این زمینه، عملکرد «استیو جابز» در کنفرانس WWDC 1997 است که توانست با حفظ آرامش، سؤال اهانت آ, ...ادامه مطلب

مدیر نوآوری سابق اپل «هیو دوبرلی» (Hugh Dubberly) می گوید اپل در دوره پَسا-استیو جابز با تهدید بزرگی به نام سامسونگ مواجه شده و احتمال دارد که در این رقابت عقب بماند. البته به عقیده او هنوز سامسونگ برتری خاصی نسبت به اپل ندارد، اما کمپانی مستقر در کوپرتینو از مسیری که جابز فقید در پیش گرفته بود، خار, ...ادامه مطلب

«جین مانستر» یکی از تحلیلگران بزرگ و با سابقه صنعت تکنولوژی است و مقاله ای که در ادامه می خوانید، ترجمه تحلیلی است که او از وضعیت تسلا در ۱۰ سال آینده دارد.  اگر امروز که این مقاله را می خوانید، تعداد سهام منتشر شده توسط اپل را در ارزش روز هر سهم آن , ...ادامه مطلب

در دنیای فناوری و تکنولوژی، 5 سال مثل یک قرن می ماند. اما برای اپل، میراث استیو جابز هنوز پا برجاست و این شرکت ارزشمندترین برند جهان به شمار می رود. موسس کاریزماتیک بزرگ ترین کمپانی دنیا، 5 اکتبر سال 2011، پس از مبارزه ای طولانی با سرطان پانکراس در سن 65 سالگی چشم از جهان بست. در حالی که از درگذشت جابز 5 سال می گذرد، او هنوز در ذهن و خاطر مردم سراسر دنیا باقی مانده و کتاب ها و فیلم هایی که بر اساس زندگی شخصی، کاری و خصوصیت های اخلاقی اش ساخته می شود او را زنده نگه می دارد. جابز رهبری کاریزماتیک و جنجال برانگیز بود، بسیاری عاشق اش بودند (از جمله میلیون ها طرفدا, ...ادامه مطلب

اپل کم کم آماده می شود تا یک بار دیگر عرضه آیفونی تازه را آغاز کرده و طرفداران خود را محو تماشا کند. اما مدیر عاملی که اینک پنج سالی می شود بر صندلی ریاست یکی از با ارزش ترین شرکت های جهان تکیه زده، چه میزان از دگرش را وارد دنیای تلفن های هوشمند کرده است؟ دنیایی که روزی توسط «استیو جابز» احیا شد. آیا موبایلی که امروز تحت عنوان آیفون به فروش می رسد، همان چیزی است که موسس فقید اپل به آن ایمان داشت؟ سوال دیگر اینکه اصلاً آیفون چگونه در مواجهه با تکنولوژی های نو، تکامل یافته؟ آیا هنوز هم خود «آیفون»، آن اهمیت گذشته را دارد؟ بخش عمده ای از فرایند توسعه آیفون، زایش تخیل استیو جابز بود. یک تک موبایل که می خواست برای هر شخص، همه چیز باشد. برای تحقق بخشیدن به این ایده، تنها یک موبایل کافی بود. آیفون همه چیز بود. برای برخی یک خودروی اسپورت و برای دیگری، یک کامیون. برای عده ای، گجتی زیبا برای پُز دادن و برای برخی دیگر، دیوایسی پویا که رُندی کسب و کارشان به آن متکی می شد. اما گذشت و موبایل ها بالغ شدند. سپس، ایده یک آیفون برای همه چیز، رنگ و بویش را از دست داد. مشتریان به دنبال انتخاب های متنوع تر گشتند؛ محصولاتی که با سلایق آنها بیشتر و بهتر جور در می آمد. همین شد که ایده یک آیفون برای همه چیز و همه کس، کمی خسته کننده به نظر رسید. اگرچه «حوزه تحریف واقعیت» جابز سودآوری را بالا نگه داشته بود ولی نیاز آیفون به تکامل احساس می شد. در گذشته ای نه چندان دور، آیفون یک تک محصولِ سالانه بود با طراحی یا دست کم سخت افزار نو. هر زمان هم که تازه می شد، قیمت نسل قبلی آن کاهش می یافت. حال اگر تمایل دارید بدانید که تیم کوک چگونه اپل را دست خوش تغییر کرده، صرفاً کافیست به خطوط تولید آیفون نگاهی داشته باشید. آن تک بُرج طراحی که توسط جابز ساخته شده بود، حالا واژگون گشته. در همین شهریور باید انتظار چند نمونه مختلف از آیفون را کشید؛ موبایل هایی که می آیند تا بلکه دوایی باشند بر درد کاهش تقاضا. در کنار نمونه کلاسیک و فبلتی که دو سال است فروشی رویایی را تجربه کرده، حالا اپل می خواهد یک مدل «حرفه ای» را هم به فروش برساند. این در حالیست که نمونه SE هم در دومین روز از سال هجری خورشیدی جاری رونمایی شد. اپل امسال تصمیم بر فروش چهار مدل مختلف از آیفون گرفته. هر کدام نیز طبیعتاً در ظرفیت های مختلف عرضه می, ...ادامه مطلب

به قول ایلان ماسک، داستان توسعه یافتن یک خودروی هوشمند به دست اپل، در سیلیکون ولی همچون یک راز سرگشوده است و همه از آن آگاهند. در ابتدای سال ۲۰۱۵ بود که وال استریت ژورنال از پیشبرد چنین پروژه ای تحت عنوان «تایتان» در کوپرتینو خبر داد و حالا، همین منبع معتبر اذعان دارد که اپل «باب منسفیلد» را به شرکت خود باز گردانده تا پروژه تایتان که چند ماهی است بی سرپرست مانده را به دست وی بسپارد. منسفیلد تا پیش از بازنشسته شدنش در سال ۲۰۱۳، عنوان نایب رییس ارشد بخش مهندسی سخت‌ افزار را در اختیار داشت و در سال های گذشته نیز به عنوان فردی در اپل شناخته می شد که استیو جابز به او علاقه ای خاص دارد. حال منسفیلد به کوپرتینو بازگشته تا مدیریت پروژه خودروی اپل را در دست گیرد و آنطور که وال استریت ژورنال می نویسد، تمام مدیرانی که در توسعه این خودرو نقش دارند باید به وی گزارش بدهند. اگر در سال های گذشته کنفرانس های معرفی محصولات اپل را دنبال کرده باشید، منسفیلد را به خوبی می شناسید و با صدا و تصویرش آشنایی دارید. همانگونه که ذکر شد، او مسئول بخش مهندسی سخت افزار در شرکت اپل بوده و در توسعه محصولاتی نظیر آیمک، مک بوک ایر و آیپد نقشی تاثیر گذار داشته. حتی گفته می شود که پروژه ساخته شدن اپل واچ نیز تا پیش از بازنشسته شدنش، تحت نظر وی بوده است. قطعاً می توان اذعان کرد که منسفیلد یک متخصص در زمینه خودرو نیست اما نکته ای که وجود دارد این است که او را می توان یک مهندس بسیار قابل و همچنین مورد احترام در اپل دانست که می تواند با استفاده از تجربه اش و همچنین تخصص خاص خود در مبحث سخت افزار، مدیریت پروژه تایتان را پیش ببرد. در حال حاضر گمانه زنی می شود که خودروی اپل، در سال ۲۰۲۱ به بازار عرضه خواهد شد. Let's block ads! بخوانید, ...ادامه مطلب

عنوان ایمیل همین بود: «استیو جابز». چند ساعت بعد «برایان تامپسون» (Bryan Thompson) سوار هواپیما می شد تا به سان فرانسیسکو سفر کند و جلسه ای با تیم کوچکش که در همین شهر در حال توسعه نمونه ای اولیه از خودرویی سبک و فوق مدرن به نام «V-Vehicle» بودند، داشته باشد. به این تیم گفته شده بود که جابز، به شکل غیر رسمی مشاور سرمایه گذاران شان بوده و این پروژه، به نظرش جالب رسیده است. داستان به ماه مه از سال ۲۰۱۰ بر می گردد. تامپسون، یک طراح صنعتی با سابقه، دو سال منتهی به تاریخ یاد شده را صرف توسعه خودرویی مرموز و آینده نگرانه کرده بود. ایده اش این بود که خودرویی سبک وزن توسعه دهد که از سوخت فسیلی تغذیه می کند و ساختش مستلزم استفاده از مواد اولیه ارزان تری است. به همین شکل، قرار بود در نهایت قیمتی ۱۴ هزار دلاری برایش تعیین گردد. در این میان برخی شرکت های سرمایه گذاری شناخته شده در سیلیکون ولی نظیر «Kleiner Perkins» و «Caufield & Byers» سرمایه اولیه به آن تزریق کرده بودند. و البته جابز هم تمایل به دیدنش داشت. ساعت ۵ عصر همان روز، تیم کوچک به حومه «پالو آلتو» رسید و وارد ورودی خانه ای شد که گویی صاحبش، یک کارمند عادی است. شخصی لاغر اندام از خانه خارج شد و از فاصله می شد شلوار جین آبی رنگ کهنه و لبخندی که بر روی صورتش نقش بسته را دید. با همه در حال دست دادن بود که ناگهان پسرش، «رید» (Reed – که در آن زمان ۱۴ ساله بود) بیرون دوید و با نمونه اولیه آیفون بعدی که هنوز معرفی نشده بود، گفت: «این کار نمی کند!» جابز پس از اینکه به پسرش گفت به داخل خانه برگردد، نگاهی طولانی و عمیق به خودرو انداخت. رفت و پشت فرمان نشست، تامپسون هم در صندلی کنار راننده لم داد و زمانی که دو نفر دیگر وارد بخش پشتی خودرو شدند، جابز به آن دو گفت: «نیازی به حضور شما نیست.» تامپسون می گوید در پانزده دقیقه بعدی، بیشتر از کل دوران تحصیل اش در دانشکده طراحی و حضور در صنعت خودروسازی، در مورد «پلاستیک» و سایر مواد اولیه آموزش دیده است. او صرفاً به ایده های جابز و نظرش در مورد موارد مصرفی مختلف و البته نحوه طراحی گوش می داد. تامپسون به همراه «تام ماناتو» (Tom Matano) و «انک بادک» (Anke Bodack)، خودرویی از جنس پلی پروپیلن و الیاف شیشه توسعه داده بود که ۴۰ درصد از اتومبیل های فولادی سبک تر و هزینه ساختش هم تا ۷۰ درصد ک, ...ادامه مطلب

کن سگال یک مدیر نوآوری است که سابقه ی درازی در همکاری با شرکت های اپل و نکست داشته است. مقاله ای که می خوانید بخشی از کتاب او تحت عنوان «ساده بیاندیشید» است که همین دیروز منتشر شده است. سگال در کتاب خود می نویسد: ران جانسون، با سابقه ی رهبری گروه خرده فروشی اپل از زمان شکل گیری آن تا رسیدن تعداد فروشگاه های اپل استور به ۳۰۰، زمان زیادی را با استیو جابز گذرانده است. ران شاهد ویژگی های خاصی در جابز بوده است که به صورت اتوماتیک او را از سایر رهبران دنیای کسب و کار متمایز می کرده اند. اولین و برجسته ترینِ این ویژگی ها این بوده است که جابز بعضی چیزها را می دانست و در عین حال این را نیز می دانست که از همه چیز اطلاع ندارد. او با شروع زودهنگامی که در این صنعت داشت در سن و سال پایینی به قدرت تجربه دست پیدا کرد. اما در رویارویی با هر چالشی، یا برای هر موضوعی که به توصیه ی دیگران نیاز پیدا می کرد کافی بود تلفن را بردارد تا بتواند نظرات باهوش ترین انسان های روی زمین را جویا شود. ران در این باره می گوید: «استیو اگر می خواست در مورد بازار خرده فروشی اطلاعات کسب کند می توانست با میکی درکسلر صحبت کند. اگر می خواست با یک معمار بزرگ صحبت کند، می توانست به یکی از رهبران LVMH زنگ بزند. وقتی منشی می گفت استیو جابز روی خط است، هیچ کس نبود که بگوید پاسخ نمی دهم. استیو در کنار بینشی که تنها با گذر زمان می شد به آن دست یافت، اثرگذاری و نفوذ فوق العاده ای داشت». ران جانسون، مدیر سابق بخش فروشگاه های خرده فروشی اپل ران ادامه می دهد: «تعداد کمی از انسان ها هستند که از چنین موهبتی برخوردارند. بیل گیتس هم این ویژگی را داشت. برخی از رهبران جوان امروز نیز این ویژگی را خواهند داشت. اما به ندرت پیش می آید که کسی با آن سن و سال از چنین تجربه ای بهره مند باشد». البته هر شرکتی که سهام آن به صورت عمومی عرضه شده باشد هیئت مدیره دارد، و هدف از داشتن هیئت مدیره این است که شرکت از پیشنهاد ها و نقطه نظرات خردمندانه ی متخصصانی از علوم و حوزه های مختلف بهره مند شود. اما توانایی استیو در دسترسی داشتن به هر کسی که می خواست، در کسب و کار نوآوری مزیت فوق العاده ای برای او محسوب می شد. میکی درکسلر، رئیس هیئت مدیره و مدیرعامل J. Crew و مدیرعامل سابق GAP عمق تجربه ی جابز نیز به او کمک می کرد محدودیت های توانایی ه, ...ادامه مطلب

«کن سیگل» (Ken Segall)، نویسنده اصلی این مقاله، ۱۲ سال شانه به شانه استیو جابز در اپل کار کرده است. او در این مدت مدیریت بخش خلاقیت برای کمپین های تبلیغاتی این شرکت را عهده دار بوده است. وی همچنین رهبری تیم شکل دهنده کمپین «متفاوت فکر کن» (Think different) را در شرکت مذکور بر عهده داشته و با انتخاب نام اولین کامپیوتر شخصی اپل پس از حضور دوباره جابز در این شرکت تحت عنوان «iMac»، نام گذاری محصولات اپل با کاراکتر i در ابتدای نام آنها را مرسوم کرد. او همچنین نویسنده کتاب «ساده فکر کن: چگونه رهبران زیرک پیچیدگی را شکست می دهند» است.  وی در روزهای گذشته مقاله ای که در ادامه آمده را در نشریه «گاردین» به نشر رساند و دیدگاه خود نسبت به اپل امروز را به اشتراک گذاشت. در ادامه، مقاله آقای سیگل را مطالعه می فرمایید.  چهار سال پیش، کتابی نوشتم در خصوص اپل و قدرت سادگی. نظرات ذکر شده در کتاب، نتیجه همکاری با جابز و همچنین مشاهداتم از داخل این شرکت بود. در سال هایی که «متفاوت فکر کن» همه جا شنیده می شد، من در اپل به عنوان مسئول بخش خلاقیت در کادر تبلیغات کار می کردم، زمانی که رشد درخشان اپل به واسطه ساده ستایی استیو جابز محقق شد. این عشق -شاید بگویید وسواس- را می شد در سخت افزار، نرم افراز، بسته بندی، تبلیغات، طراحی داخلی فروشگاه های فیزیکی و حتی سازماندهی داخلی شرکت اپل دید. اما این ها برای چهار سال پیش است. مشتریان اپل اگرچه همچنان به شدت وفادار باقی مانده اند، اما بی قراری را هم می شود در آنها دید. عده زیادی از همین وفاداران، باور دارند که «تیم کوک» به اندازه استیو جابز به سادگی علاقه ندارد. این افراد پیچیدگی را در محصولات گسترش یافته، نام های گیج کننده برای آنها و خود دستگاه هایی که استفاده از آنها سخت تر شده، می بینند. اما آیا این یک توهم است یا یک واقعیت؟ آیا اپل واقعاً دیگر راه و رسم ساده سازی را نمی داند؟ یا شاید به دلیل جهانی تر شدنش، تصمیم گرفته بلوغش را بیشتر به نمایش بگذارد؟ سخت می توان در مورد این شرکت نظر داد چرا که حالا اپل تبدیل شده است به شرکتی که بیش از همه کمپانی ها، مورد تحلیل و بررسی قرار می گیرد و بر همین اساس، جمعیتی گسترده از طرفداران و مخالفان دارد. تجربه ای که شخصاً با استیو جابز داشتم، منجر به این شد که اپل را تحسین کنم. اما باید احساس را کنار گذاشت و نگا, ...ادامه مطلب

با گذشت تقریباً ۵ سال از مرگ استیو جابز، شاید ماندگار ترین میراث او این باشد که چگونه این تعداد از محصولات اپل به شکلی بی سابقه به بخشی از زندگی کارمندان و کارفرماها تبدیل شده است. یکی از نمونه های این موضوع آیپد است. از این محصول در ابتدای عرضه اش در سال ۲۰۱۰ بدگویی های زیادی شد. بسیاری آن را یک ابزار ناپخته دانستند؛ محصولی که از دید بعضی ها یک موبایل بیش از اندازه بزرگ و از دید برخی دیگر یک لپتاپ بیش از اندازه کوچک به حساب می آمد. به گفته ی مجله ی وایرد، اریک اشمیت گوگل در آن زمان در مورد آیپد گفته بود: «یک نفر به من بگوید فرق یک تلفن بزرگ و یک تبلت چیست». بیل گیتس نیز گفته بود: «من هنوز فکر می کنم ترکیبی از صدا، قلم و یک کیبورد واقعی پرطرفدارترین ترکیب خواهد بود. آیپد ریدر بدی نیست، اما هیچ چیز در آن وجود ندارد که با نگاه کردن به آن بگویم کاش مایکروسافت زودتر این کار را کرده بود». علاوه بر اینها، همانگونه که وایرد نقل می کند، جابز در حال مقاومت در برابر یک واقعیت مسلم بازار بود: از سال ها پیش از آن، تولیدکنندگانی نظیر زیراکس، تندی و گو کورپ در تلاش برای تولید تبلت بی نقصی برای مصرف کنندگان با شکست مواجه شده بودند. جالب تر از همه این است که ۲۰۱۰ خیلی هم قدیمی محسوب نمی شود. اغلب ما به یاد می آوریم که در این موارد با منتقدان هم عقیده بوده ایم و یا حداقل منظورشان را می فهمیدیم. اما جابز چه چیزی می دانست که ما نمی دانستیم؟ به طور قطع جابز در مورد زمان مناسب برای معرفی این محصول به بهترین شکل ممکن عمل کرد. تا سال ۲۰۱۰ بازار به تلفن های بدون کلید اپل که با لمس صفحه نمایش کار می کردند عادت کرده بود. اما پای یک عامل دیگر نیز در میان بود. این محصول قرار بود چه مشکلی را حل کند؟ مشکل را خود اپل به فضل محبوبیت آیفون های تولیدی اش به وجود آورده بود. وایرد موضوع را اینگونه توضیح می دهد: «اغلب افراد لپتاپ را برای کاربردهایی که برایش طراحی شده است از جمله کارهای سنگین دفتری، نوشتن، آماده سازی ارائه، و یا تجزیه و تحلیل های مالی، خریداری نمی کنند. بیشتر استفاده ی مردم از لپتاپ برای ارتباطاتی مثل ایمیل پیام های متنی، توئیتر، لینکدین و فیسبوک؛ استفاده از اینترنت و استفاده های رسانه ای مثل تماشای فیلم یا مطالعه ی کتاب، شنیدن موسیقی و بازی است. جابز گفته بود همه ی این کارها را می توان, ...ادامه مطلب

«جیا یوتینگ» (Jia Yueting) مدیر عامل شرکت «LeEco» (پیشتر با نام LeTV شناخته می شد) است که از مدت ها قبل به عنوان نسخه چینی استیو جابز شناخته می شود. شرکت او هفته گذشته در پکن، از اولین سوپراسپرت بدون راننده خود پرده برداشت. اما امروز فرد یاد شده در مصاحبه ای گفت که تکنولوژی و محصولات اپل قدیمی شده و منسوخ هستند. یوتینگ، رییس هئیت مدیره و مدیر عامل LeEco در حالی این را می گوید که شرکت او به «نت فلیکس چین» مشهور است چرا که LeEco در واقع یک استریم کننده فیلم و سریال تلویزیونی برای کاربران چینی است. اما همین شرکت، محصولات مختلف دیگری را نیز تولید می کند که در میان آنها می توان به موبایل، تلویزیون، دوچرخه و وسیله های حمل و نقل الکتریکی اشاره نمود. ابرخودروی هوشمند شرکت LeEco موسوم به LeSEE ارزش دارایی های یوتینگ اکنون بالغ بر ۴.۸ میلیارد دلار برآورد می شود. او در مصاحبه اخیرش در رابطه با اپل می گوید: «باور داریم که تفاوت میان ما و اپل بسیار زیاد است. اپل شرکتیست که در زمینه تولید موبایل فعالیت می کند و در نهایت تمرکزی بر سخت افزار و نرم افزار دارد. LeEco یک شرکت اینترنتی است که در درجه های بعدی اولویتش، نرم افزار و سپس سخت افزار قرار دارند. اپل اپلیکیشن های منحصر به فردی دارد که در موج ابتدایی تلفن های هوشمند، می توان گفت که انتخاب مناسبی بودند؛ زمانی که نه پردازنده های موبایلی قدرت لازم را داشتند و نه شبکه های اینترنتی سرعت لازم را. این در حالیست که اکنون در حال رسیدن به موج بعدی مقوله موبایل و اینترنت هستیم. دیگر نه مشکل قدرت محدود پردازنده وجود دارد و نه شبکه های اینترنت ضعیف هستند. در نتیجه رویکرد کنونی اپل با اپلیکیشن ها، صرفا ایجاد مانع می کند. یکی از مهم ترین دلایل پایین آمدن فروش محصولات این شرکت، کاهش روند تکنولوژی در آنها است. برای مثال، اپل در ماه گذشته آیفون SE را معرفی کرد. به عنوان شخصی که در این صنعت فعالیت می کند، می توانم بگویم که همین دستگاه از تکنولوژی های سطح پایینی برخوردار است. به نظر ما، اپل نباید چنین دستگاهی را معرفی می کرد. این شرکت در دنیای تکنولوژی اکنون یک رهبر است و باید فناوری های پیشرفته تری را به دست کاربران برساند. پنج سال پیش آیفون یک محصول برتر بود اما دیگر آن زمان گذشته و مفهومی که آیفون توسط آن موفق شد و به پیروزی رسید، دیگر در ا, ...ادامه مطلب

استیو جابز کارآفرینی با بیشترین تعداد نقل قول ها در عصر ما به شمار می رفت، اما برجسته ترین صحبت های او، سخنرانی اش در مراسم فارغ التحصیلی دانشجویان دانشگاه استنفورد در سال ۲۰۰۵ بود که سر و صدای زیادی به پا کرد. جابز مهم ترین توصیه هایش برای کارآفرینان را در این سخنرانی معروف خود ایراد کرد: «نمی توان نقطه ها را با نگاه به آینده به یکدیگر متصل کرد؛ تنها در صورتی می توان این نقطه ها را به هم وصل کرد که به گذشته نگاه کنید. بنابراین باید به این موضوع ایمان داشته باشید که این نقطه ها، زمانی در آینده به یکدیگر وصل خواهند شد. باید به چیزی ایمان داشته باشید؛ احساس درونی تان، سرنوشت، زندگی، کارما، هرچه. این رویکرد هیچ گاه من را نا امید نکرده و در واقع زندگی من را از این رو به آن رو کرده است». درست است که کارآفرینان، شرکت های خود را با ایده هایی ناقص، استدلال هایی ثابت نشده، و طرح ریزی های خطرپذیر بنا می کنند، اما درس بزرگ تری که جابز در این سخنان از آن یاد می کند ارزش زیادی دارد: صبر و ایمان. صبر از این منظر که ممکن است بلافاصله پاسخ خود را دریافت نکنید، و ایمان به اینکه اگر به اندازه ی کافی توجه به خرج دهید پاسخ لازم را دریافت خواهید کرد. اما برای به کار گیری این استراتژی می توان این چند نکته را مد نظر داشت: بدانید که برخی چیزها را نمی دانید پر کردن حوزه های ناشناخته با اطلاعات نادرست بی نهایت آسان است. در حقیقت، علم ثابت کرده است که مغز به صورت اتوماتیک برای کمک به پر کردن خلأ های موجود در دانش شما، ارتباطاتی برقرار می کند و باورهایی به وجود می آورد. این را بپذیرید و به خود یادآور شوید که برخی چیزها را در آینده خواهید فهمید. در غیر این صورت نه تنها بر اساس اطلاعات بد تصمیم گیری می کنید، بلکه وقتی در نهایت با اطلاعات خوب مواجه می شوید آنها را تشخیص نمی دهید. حواستان باشد چه زمان باید دست نگه دارید ما امروز مشغله مندی را مثل مدال افتخار به سینه ی خود می زنیم، اما حرکت در زمان نادرست می تواند برای یک کسب و کار مرگبار باشد. همانگونه که متخصص استارتاپ ها، آدام گرانت در سخنرانی تد گفت: «برتری اولین نفری که دست به اقدامی می زند افسانه است». اگر بتوانیم تا رسیدن فرصت مناسب دست نگه داریم، می توانیم قدرتمند تر ظاهر شویم. حواستان باشد چه زمانی باید به گذشته نگاه کنید نگاه کردن به گذ, ...ادامه مطلب

وقتی استیو جابز اسطوره فناوری و بنیانگذار اپل در سال 2011 میلادی درگذشت ثروتی عظیم را برای همسرش لورن پاول جابز باقی گذاشت که ارزش امروزی اش برابر با 14.1 میلیارد دلار می شود؛ همانطور که تایید می کنید این مبلغ آنقدر بالا هست که او را به یکی از 50 فرد ثروتمند روی زمین بدل نماید. اما جالب تر از این مساله، ثروت هنگفتی (که با بیل گیتس برابری می کند) است که جابز به خاطر تصمیم احساسی و اشتباه خود نتوانست برای ورثه اش بر جای بگذارد. حتما می دانید که این مدیر فقید چهل سال پیش در تاریخ یکم آوریل سال 1976 میلادی و با همراهی استیو وزنیاک اپل را تاسیس کرد. شرکت نوپا و تازه تاسیس این دو نفر برای آنکه روی پای خود بایستد سرمایه گذاری های خارجی را نیز پذیرفت و در نتیجه در سال 1980 میلادی که سهام آن به صورت عمومی در بازار بورس عرضه گردید، جابز حدودا 11 درصد از اپل را که ارزشی برابر با 130 میلیون دلار داشت تحت تملک خود داشت. اما بدترین بخش ماجرا این است که وقتی جابز جوان در سال 1985 میلادی با اعضای هیئت مدیره شرکت و مدیرعامل وقت آن یعنی جان اسکالی به اختلاف خورد، مجبور به ترک آنجا شد. بعد از این اختلافات، جابز کل سهام اپل خود به غیر از یک سهم را فروخت تا همچنان بتواند در جلسات سالانه این شرکت حضور پیدا کند. اما اگر او همان 11 درصد سهام خود را نگه می داشت حالا ارزشی برابر با 66 میلیارد دلار داشت و این جدای از سودی است که شرکت سالانه به سهامدارانش می پردازد. البته این اولین باری نیست که جابز سهام اپل خود را به خاطر ناراحتی از مدیریت نادرست شرکت و سیاست های مدیریتی آن به فروش رساند. جابز در سال 1996 میلادی، 1.5 میلیون سهم اپل را بعد از فروش شرکت Next Software (همان شرکت کامپیوتری که او بعد از ترک اپل با سرمایه 400 میلیون دلاری اش تاسیس کرد) خریداری کرد. سهام خریداری شده توسط جابز بعد تجزیه سهام  احتمالا امروز ارزشی برابر با 4.6 میلیارد دلار داشت. در سال 1997 میلادی، جابز مجددا به اپل باز گشت و اینبار سمت مدیرعاملی آن را در اختیار گرفت و باز هم چندین میلیون سهام تازه خریداری کرد که ارزش امروزی آنها برابر با 600 میلیون دلار است. در پایان لازم است اضافه نماییم که تصمیم سال 1985 جابز به فروش سهامش در اپل امکانی را برای او فراهم نمود تا یک استودیوی کوچک به نام پیکسار را با عقد قراردادی به , ...ادامه مطلب

همگان موسس و مدیر عامل فقید اپل را به عنوان یکی از افرادی می دانند که دنیای تکنولوژی مدیون اوست. با وجود آنکه بسیاری باور دارند استیو جابز یکی از نوابغ زمان خود بوده، اما هستند کسانی که او را به خاطر جنبه های منفی شخصیتش می شناسند. به عنوان مثال والتر ایزاکسون در کتاب خود آورده که جابز معمولاً در مورد کارهای مهندسینش می گفته: «مزخرف است.» اما جان اسکالی به عنوان مدیرعامل سابق اپل دیدگاه متفاوتی دارد. او در مصاحبه اخیر خود گفته: «کتاب ها و فیلم های زیادی در مورد استیو جابز منتشر شده که بیشتر آنها روی شخصیت منفی او و یا نقص هایش تمرکز کرده اند. اما کسی از خود نمی پرسد چرا همه عاشق کار کردن برای این مرد بوده اند؟ در پاسخ باید گفت که او شخصی بسیار عاطفی بوده است.» این مسئله را اشخاص دیگری نیز تایید کرده اند. جانی آیو و مونا خواهر جابز از جمله این افراد هستند. حتی اشخاص متعددی شاهد گریه های او بوده اند. اسکالی تایید می کند که یکی از این موارد زمانی بوده که او را از شرکت خودش بیرون انداختند. یا آن زمان که مهندسین توانستند در iMac سینی دریافت و جذب CD را جایگزین اسلات ورود و خروج دیسک کنند. اسکالی اذعان می کند که بخشی از این موارد در راستای استراتژی کنترل و هدایت افراد توسط جابز انجام می شده،‌ اما او معتقد است که همین گریه ها یکی از اصلی ترین دلایلی بوده است که افراد را عاشق کار کردن برای جابز می کرده است. او می گوید: «استیو تمام احساسات خود را معطوف به محصولی می کرد که در حال ساختش بود. او برای هر محصول تلاش فراوانی به خرج می داد و حاضر بود همه چیز،‌ از جمله زندگی شخصی خود را برای ارائه محصولی صرف کند که همگان عاشقش شوند. و او در این باره بسیار احساساتی بود.» خود جابز نیز در جایی گفته بود که وقتی چیزی را که بسیار شگفت انگیز بود پیدا کند، ناخودآگاه اشک از چشمانش جاری می شود. منبع: businessinsider برچسب‌ها:اخبار تکنولوژیاستیو جابزتکنولوژیجابزشخصیت جابزمدیرعامل اپل اشتراک‌گذاری: Let's block ads! بخوانید, ...ادامه مطلب