پنج تغییر مورد انتظار برای فصل دوم گرند تور

ساخت وبلاگ

بعد از آنکه کریس ایوانز (Chris Evans) تاپ گیر را تا آستانه نابودی برد، علاقه مندان مستندهای خودرویی مشتاقانه تر منتظر گرند تور بودند تا بلکه کلارکسون و تیم او جبران مافات نموده و با یک برنامه جذاب بر صفحه تلویزیون ظاهر شوند.

اولین قسمت از مجموعه گرند تور در 18 نوامبر 2016 پخش شد. این قسمت آنقدر جذابیت داشت که انتظارات بسیار بالایی را در بینندگان ایجاد کرده و آنان را به اپیزودهای بعدی امیدوار نمود.

image

اما در ادامه، گرند تور فراز و فرودهای زیادی را تجربه کرد؛ زیرا برخی از اپیزودها بسیار سرگرم کننده و برخی دیگر کاملا حوصله بر بودند. علاوه بر اینها گاهی مواقع موضوع اصلی برنامه یعنی سوژه های خودرویی در حاشیه قرار می گرفت.

اگر چه فصل اول گرند تور را در کل می توان جذاب و موفق توصیف کرد، اما انتقادهایی نیز درباره آن مطرح است.

از آنجایی که تا پخش فصل دوم از این مستند خودرویی چند هفته بیشتر باقی نمانده، در این نوشتار قصد داریم به برخی از ایرادهای فصل گذشته پرداخته و پنج پیشنهاد در راستای بهتر شدن آن داشته باشیم.

image

آزادی عمل بیشتر مجریان

در فصل دوم گرند تور انتظار می رود همه چیز از روی متن اجرا نشده و سه مجری از آزادی عمل بیشتری در گفتگوها برخوردار باشند. آن چیزی که تاپ گیر قبلی را بسیار تماشایی تر می کرد، ترکیب جذاب این سه مجری و شوخی های پیش بینی نشده آنان بود.

دیالوگ هایی که حتما باید از روی متن باشند، یکی از نقاط ضعف اصلی برنامه های این چنینی است؛ به همین جهت تماشای تاپ گیر جدید بعد از دوران جرمی کلارکسون و تاپ گیر آمریکا گاه به حوصله بیشتری نیاز دارد.

image

با توجه به حس شوخ طبعی و دوستی چند ساله کلارکسون، هموند و می نیاز نیست که آنها همه چیز را از قبل تمرین کرده و مطابق با فیلمنامه پیش بروند. اگر این سه مجری واقعا خودشان باشند، جنبه سرگرمی گرند تور بهتر از قبل می شود؛ البته در این صورت باید مدام مراقب حرف های کلارکسون بود!

image

جایگزینی راننده تست 

یکی از جذاب ترین بخش های تاپ گیر، پیست مخصوص و رکوردهایی است که "استیگ" با خودروهای مختلف ثبت می کند.

از آنجایی که این رکوردها توسط یک راننده و در مسیری ثابت ثبت می شوند، رده بندی خودروها در آن اهمیت بالایی پیدا کرده است.

در فصل اول مجموعه گرند تور این وظیفه بر عهده راننده ای به نام مایک اسکینر شده بود.

این شخص که با نام مستعار "آمریکایی" شناخته می شد، بر خلاف استیگ بسیار پر حرف بود و از زمان شروع تا پایان رکوردگیری مدام درباره خودروها غر می زد.

بدگویی درباره خودروها و نشان دادن شخصیتی بی حوصله شاید در ابتدا کمی جذاب باشد، اما تکرار آن در هر اپیزود قطعا ملال آور خواهد شد؛ اتفاقی که در گرند تور رخ داد و بسیاری از بینندگان نتوانستند با اسکینر یا همان "آمریکایی" ارتباط برقرار کنند.

اگر اسکینر به نقاط منفی واقعی هر یک از خودروها می پرداخت، می توانست نقش مفیدتری داشته باشد.

پرداختن بیشتر به موضوعات خودرویی

بی تردید بازگشت به موضوع اصلی برنامه و پرداختن بیشتر به سوژه های خودرویی یکی از اصلی ترین انتظاراتی است که می توان از فصل جدید گرند تور داشت.

در طول سال های اخیر تاپ گیر نیز بعضا با موضوعات غیر خودرویی بر روی آنتن رفته، اما در گرند تور این موضوع پر رنگ تر بوده و نوعی عدم تمرکز در برخی از اپیزودهای آن قابل مشاهده است.

اپیزود مربوط به اجرای بازی Call of Duty در دنیای واقعی و نجات صخره های مرجانی در باربادوس دو مورد از این قسمت ها هستند که ارتباط چندانی به خودرو نداشتند.

در سوی مقابل اپیزود آغازین با مقایسه سه سوپر اتومبیل معروف و اپیزود ششم که گویی به فورد اختصاص یافته بود، از جمله قسمت های بسیار جذاب بودند.

به هر حال امیدواریم عوامل گرند تور فراموش نکنند که این برنامه مستندی با موضوع اتومبیل است.

حذف یا تغییر بخش "Celebrity Brain Crash"

اگر مایک اسکینر را خسته کننده بنامیم، باید از عبارت "به معنای واقعی آزاردهنده" برای بخش "Celebrity Brain Crash" استفاده کنیم.

در اپیزودهای آغازین این بخش به دلیل تازه بودن جذابیت هایی برای بینندگان داشت، اما رفته رفته کاملا تکراری شده و به نظر می رسید که فقط برای پر کردن زمان طراحی شده است.

تقریبا در هر قسمت از فصل اول گرند تور، زمان زیادی به واسطه این بخش هدر رفت. حذف این بخش و اضافه کردن آیتم های بهتر یا گسترش سایر آیتم ها می تواند گامی دیگر در راستای بهبود فصل آتی باشد.

صرف بودجه به صورت هدفمند

فصل اول گرند تور به خوبی نشان داد که با صرف بودجه هنگفت ساخته شده است. عوامل این مجموعه از هر فرصتی برای ایجاد انفجار یا نابود کردن خودروهای مختلف استفاده کرده و صحنه هایی هالیوودی رقم زدند.

اما گاهی اهداف سکانس های تهیه شده چندان مشخص نبود و به نظر می رسید که عوامل برنامه قصد دارند بودجه بالای خود را به رخ همتایان خود در تاپ گیر بکشند.

image

در سوی مقابل دست اندرکاران تاپ گیر خلاقیت بیشتری داشته و با صرف هزینه های کمتر، صحنه های بهتر و هدفدارتری تولید می کنند.

انتظار داریم در فصل دوم، تیم گرند تور در طراحی چالش ها از واقعیت های موجود الهام گرفته و بودجه خود را در راستای پاسخ به سوالات مرسوم درباره خودروها صرف کند.

image

در فصل اول گرند تور، سه مجری معروف به دل جاده ها زده و کلیپ های زیبایی از سفرهای خود خلق نمودند؛ اما بعضی مواقع این سفرها نیز گویی بی هدف بودند. درست است که گرند تور بودجه عظیمی در اختیار دارد، اما عوامل آن مجبور نیستند که به هر ترتیب ممکن دلارهای بی زبان را دود کنند!

دیجیاتو آپارات...
ما را در سایت دیجیاتو آپارات دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : عباس قلی بزرگی بازدید : 231 تاريخ : چهارشنبه 12 مهر 1396 ساعت: 3:27

خبرنامه